اللهم عجل لولیک الفرج
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
درخواست مکرر دانشجویان ، حقیر را به نگارش این مقاله واداشت تا اگر شبهه ای وجو دارد ان شاءالله بر طرف گردد.
مرحوم مجلسی می گوید : بداء در لغت بمعناى آشکار شدن و رخ دادن کارى و دست کشیدن از کارى در حین انجام آن و امثال آن آمده است، و در اینکه آیا بداء در مورد خداى تعالى بچه نحو است و بچه معنا است احتیاج ببحث مفصلى دارد که در باب اصول عقاید علماى شیعه تحقیقاتى در این باب فرمودهاند و در اصول کافى نیز بابى در بداء عنوان کرده و قسمتى از اخبار بداء را نقل میکند هر که اطلاع کافى از آنها خواهد بکتب مفصلهاى که در این باره نوشته شده و یا بشروح اصول کافى مراجعه کند.
اصول کافى-ترجمه کمرهاى، ج1، ص: 623: کلمه بداء در لغت و عرف به معنى همان ظهور چیز بىسابقه است که به فارسى مى گویند رخداد و معنى پشیمانى و جهل و نادانى در مفهوم آن نیست و در بعضى موارد به مناسبت و قرینه از آن استفاده مىشود، مىگوید: مىخواستم بروم به شهربانى، یا داشتم مىرفتم و متوجه شدم که تحت تعقیب هستم و بداء برایم حاصل شد، یا داشتم مىرفتم بازار یادم آمد که میهمان دارم و بداء حاصل شد یا آنکه مىخواستم بروم میان جنگل وقتى نزدیک شدم دیدم شیرى در آنجا است و بداء برایم حاصل شد. همچنین در کتاب "آداب راز و نیاز به درگاه بى نیاز"، ص: 316 آمده است :
مراد از بداء آن است که خداى تعالى تحت شرایطى کارى را مقدر فرموده است ولى با عوض شدن شرایط و مناسبات آن امر مقدر نیز تغییر پیدا مىکند این تغییر گرچه معلوم حق تعالى است ولى کسانى که به لوح محو و اثبات دست پیدا کردند گمان مىکردند که آن امر بدون تغییر واقع خواهد شد ولى پس از وقوع معلوم مىشود که این امر قطعى نبوده و تحت آن شرایط خاص امکان وقوع داشته اکنون که شخص نیایشگر شرایط جدیدى را به وجود آورده آن امر مقدر تغییر کرده است
در باب امامت برای سه امام بدا را ذکر کرده اند آنگونه که برای نمونه مرحوم دربندی در کتاب اسرار الشهاده قائل به بداء در امامت علی اکبر است که پس از شهادت وی خدا امامت را به امام سجاد (ع) داده است، چنین عقیده ای در باره اسماعیل برادر امام کاظم (ع) و همچنین محمد برادر امام حسن عسگری نیز وجود دارد بدین معنی که قرار بوده (ممکن بوده که امکان امامت در هردو فرزند برابر باشد) که با فوت یکی دیگری به امامت رسیده است.
در هرحال در کتاب کمال الدین-ترجمه پهلوان، ج1، ص: 207 آمده است: و از ایشان فرقهاى هستند که به امامت امام موسى کاظم علیه السّلام معتقد شدند و پس از وى پسرش علىّ بن موسى را امام دانستند و معتقدند که او به حسب وراثت و وصایت مستحقّ امامت است، سپس امامت را در فرزندان او مىدانند تا آنکه منتهى به حسن بن علیّ عسکرىّ گردد و مىگویند او پسرى داشته است و او را «الخلف الصّالح» مىنامند و فرقهاى از ایشان معتقد به امامت محمّد بن علیّ هستند و او پیش از پدرش در گذشت، آنگاه برادرش حسن را امام دانستند و آنچه که در باره محمّد توهّم کرده بودند باطل شد و گفتند: براى خداوند بداء شد و امامت از محمّد به حسن انتقال یافت همچنان که براى او بداء شد و امامت از اسماعیل بن جعفر به موسى انتقال یافت و اسماعیل در دوران حیات جعفر در گذشت، تا آنکه حسن بن علیّ در سال 263 درگذشت و بعضى از اصحابش رجوع به امامت برادرش جعفر بن علیّ(معروف به جعفر کذاب) کردند، همچنان که اصحاب محمّد بن علیّ پس از وفات محمّد، رجوع به امامت حسن عسگری (ع)کردند.
شایان ذکر است ظاهرا شیخ صدوق از اولین کسانی است که به بداء در امامت پرداخته است البته شهید مطهری او را اخباری دانسته و البته آنچنان که از اخبار متواتر بدست می آید ، سلاله پاک امامان از پیش مشخص بوده است و عملا شکی در آن نیست و از طرفی نباید نظر شیخ صدوق که ار بزگان بوده و کتاب فقیه از کتب اربعه از اوست را خدایی ناکرده غیر فنی دانست لیکن اینجا نظر شیخ کلینی که در اصول آورده است منطقی به نظر می رسد که االبته منافاتی هم با نظر شیخ صدوق ندارد و به عبارتی دیگر تتمه آن است : بدا در امامت به علم امام قبلی آسیبی نمی زند چراکه بداء به این معنی نیست که مثلا امام صادق (ع) العیاذ بالله نمی دانسته که امام بعد از او کیست بلکه علم برابر در امامت اسماعیل و امام کاظم (علیهما سلام)داشته است در باب امامت امام عسگری و امام سجاد(علیهما سلام) نیز این الگو صادق است .
مرحوم مجلسی اعتقاد به بدا را نشانگر نقض نظریه یهود در باره خلقت ابتدایی کائنات و عدم دخالت خدا در ادامه حیات پس از خلقت اولیه می داند.(شیعه معتقد است خدا خالق است و هر لحظه آنرا هدایت می کند نه اینکه خلق کند و دیگر کنار بنشیند. گفتنی است این نظریه با عنوان خدای ساعت ساز مشهور است)
نظر نویسنده: به نظر حقیر با وجود اینکه بزرگانی همچون شیخ صدوق قائل به بدا در امامت هستد لیکن حقیر نظر شیخ کلینی را کاملتر می دانم و در باب مرحوم دربندی نیز باید گفت با آنکه دشمن در روز عاشورا به احتمال زیاد به امامت علی اکبر (ع) معتقد بوده است و از همین رو نیز ایشان را سبعانه به شهادت رساندند و از طرفی دیگر شاید بتوان تعجب ابن زیاد در کوفه را نیز از این دیدگاه بررسی نمود که با دیدن امام سجاد وقتی نامشان را پرسید و امام در جواب گفت "علی بن الحسین" ابن زیاد تعجب نمود که چرا علی زنده است در حالی که در کربلا به شهادت رسیده بوده است ، در واقع او امام سجاد را با علی اکبر اشتباه گرفته بود ، البته امام حسین (ع) با علی خواندن تمام پسرانشان این نقشه را که ذریه امامت نابود شود را در کربلا ناکام گذاشت . با این وجود نظر ملا علی دربندی جای بحث دارد و حقیر نیز در سخنرانی ها اعلام داشته ام برخی معتقد به این مسئله هستند و نه اینکه نظر قطعی داده باشم هرچند دیدید در اصول کافی قبول بدا در امامت به منزله نفی علم امام قبلی نیست. فلذا به نظر حقیر در اینکه از ابتدا هم در علم الهی امام سجاد پس از امام حسین بوده است نباید شک کرد چراکه مشخص بودن سلاله پاک ائمه به تواتر رسیده است با این وجود بحث بر سر آن است که مطابق با فرموده شیخ کلینی می توان حداقل این را استخراج نمود که علم امام قبلی بر هردو فرزند برابر بوده است همچنین در این کتاب شریف آمده است: (اصول کافى-ترجمه مصطفوى، ج1، ص: 334):
امام باقر علیه السلام فرمود: اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرفست و تنها یک حرف آن نزد آصف بود، آصف آن یک حرف را گفت و زمین میان او و تخت بلقیس در هم نوردید تا او تخت را بدست گرفت، سپس زمین بحالت اول بازگشت، و این عمل در کمتر از یک چشم بهم زدن انجام شد و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را داریم و یک حرف هم نزد خداست که آن را در علم غیب براى خود مخصوص ساخته و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظیم.
آنگونه که ملاحظه فرمودید ،کابا لای یهود نیز به دنبال بدست آوردن این هفتاد دو حرف (یا بنا بر نظر ایشان 72 کلمه) است که حقیت آن نزد اهل بیت است ، با این وجود علم خدا بالاترین علوم است وچنان که در نظر مرحوم مجلسی دیدید شاید دست کم یکی از دلایل از این باب بوده است که شیعه بدا را خاص خدا در پاسخ به خزعبلات یهودیا بیان داشته است. در هر حال بررسی اینگونه موارد مستلزم یاری جستن از علمای دین است چراکه مباحثی مهم و البته سنگین را در بر می گیرد.
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت صاحب الزمان که صد البته نزدیک است.
اللهم عجل لولیک الفرج
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
التماس دعا