الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیمِ
حجتالاسلام انصاریان گفت: تعداد دشمنان انسان بسیار زیاد است خداوند متعال از مجموع دشمنان ما تعبیر به شیطان میکند؛ کسی که تلاش میکند مردم را از خداوند و ائمه(ع) جدا کند و خیال او وقتی راحت میشود که انسان با سر به جهنم میافتد.
حجتالاسلام شیخ حسین انصاریان در مراسم احیای شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان در حسینیه همدانیها به بیان دورنمایی از دوستشناسی و دشمنشناسی پرداخت و گفت: ما چهار دوست واقعی داریم؛ نخستین دوست ما وجود مقدس پروردگار عالمیان است که ما را آفریده و به ما روزی میدهد و دائماً از طریق قرآن، نبوت و امامت ما را به سوی خودش فرا میخواند.
* چهار تن از دوستان واقعی انسان، چه کسانی هستند
وی پیامبر عظیم شأن اسلام را دومین دوست دانست و اظهار داشت: خداوند متعال خطاب به حضرت رسول (ص) میفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ» من تو را برای همه جهانیان، یک مهر، رحمت و مهربانی فراگیری فرستادم، «حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ»؛ پیامبر من نسبت به شما در کمال مهرورزی و رحمت قرار دارد.
حجتالاسلام انصاریان ادامه داد: روزی پیامبر اکرم (ص) در هوای گرم بیابانی دور از مدینه عبور میکرد پیرزنی کنار چاه آب در بیابان نشسته بود، پیرزن حضرت رسول (ص) را نمیشناخت اما بارها به فرزندانش گفته بود من را به مدینه ببرید تا یک بار چهره پیامبر (ص) را ببینم. حضرت خطاب به او فرمود در اینجا چه میکنی، گفت فرزندانم دامدار هستند و من آمدهام آب ببرم. حضرت ادامه دادند من این کار را برای شما انجام میدهم. حضرت مشک را گرفت و به سوی خیمه این پیرزن رفتند. یاران پیامبر (ص) از حضرت درخواست کردند تا مشک را به آنها بدهد اما حضرت رسول فرمودند من میخواهم خودم بار امتم را به دوش بگیرم.
وی اظهار داشت: سومین منبع محبت ما، اهل بیت(ع) هستند؛ حضرت امیر(ع) نزدیک به چهار سال در کوفه حاکم بود اما روز بیستم ماه مبارک رمضان بود که خانوادههای فقیر و ضعیف فهمیدند در این چهار سال، کفش، لباس و نان و خرمایی که بر در خانهشان میآمد کار حضرت علی(ع) بود.
این کارشناس مسائل دینی عنوان کرد: چهارمین دوستان ما عالمان ربانی و عالمان واجدالشرایطی هستند که میخواهند دنیای ما را به صورت اسلامی آباد کنند تا این دنیای آباد، مقدمه آخرت آباد قرار گیرد. همچنین عالم ربانی چشمداشتی به قدرت و ثروت مردم ندارد و از اینکه مردم نسبت به دین خدا فاصله بگیرند، رنج میکشد.
وی یادآور شد: عالم ربانی دوست مردم است اگرچه مردم او را دوست نداشته باشند، او براساس وظیفه الهی مردم را دوست دارد و عالم ربانی، افرادی را که به آزار مردم و فحاشی و ناسزایی گویی مردم میپردازند را بیمار تلقی میکنند و میگویند آنها عباد خدا هستند و به معالجه نیاز دارند از اینرو اگر چه برخی به طبیبشان فحش داده و آزار رسانند محال است که او این مردم را رها کند.
* خداوند متعال مجموع دشمنان ما را به «شیطان» تعبیر کرده است
حجتالاسلام انصاریان در ادامه عنوان کرد: اما تعداد دشمنان ما بسیار زیاد است خداوند متعال از مجموع دشمنان ما تعبیر به شیطان میکند، شیطان از «ش ط ن» گرفته شده است کسی که تلاش میکند مردم را از خداوند و ائمه طاهرین جدا کند و خیال او وقتی راحت میشود که با کسی که کار کرده تا او را بیدین کند با سر به جهنم میافتد.
وی با بیان اینکه یکی از افراد شیطان، ابلیس است، گفت: بیشترین شیاطین در لباس ابلیس از جنس و انس هستند و از هر ابزاری برای جدا کردن انسان از دوستان واقعیاش، متناسب با هر زمان بهره میبرند.
این کارشناس مسائل دینی تصریح کرد: اگر بخواهیم از کار این دشمن آگاهی پیدا کنیم باید به این روایت دقت کنیم: پیامبر اکرم در خانه «اُمّ سلمه» نشسته بودند کسی اجازه ورود خواست حضرت رسول فرمودند ابلیس است، در را به روی او نبندید نمیخواهم راهش ندهید در را باز کنید و بگذارید بیاید.
وی افزود: وقتی ابلیس روبهروی پیامبر (ص) نشست، گفت من به اختیار خودم به اینجا نیامدهام دو فرشته از جانب خداوند من را مأمور کردند تا جلسهای با تو داشته باشم. حضرت فرمودند: من سؤالاتی دارم که تو باید به آنها جواب بدهی.
حجتالاسلام انصاریان ادامه داد: حضرت رسول از شیطان پرسید در این دنیا با چه کسی دشمن هستی؟ شیطان گفت: با تو! نسبت به شما دشمنی بسیار دارم. حضرت پرسیدند، چرا؟ شیطان جواب داد تا با این قدرت معنوی مردم را هدایت میکنی و به آنها وعده قطعی میدهی که آنها را در قیامت نیز شفاعت خواهید کرد. تو مانع و مخل کار من هستی و زحمت مرا به باد میدهی.
وی گفت: حضرت رسول (ص) از شیطان پرسید: آیا با کس دیگری هم دشمن هستی، شیطان گفت من با یاران و دوستان تو هم دشمن هستم. آنها وقتی گناه میکنند عاشق توبه هستند و از عذاب الهی دلهره دارند و به پدر و مادرشان احترام میگذارند. همچنین دشمن عالمی هستند که به علمش عمل میکند و دشمن کسی هستم که از کار خیر روگردان نیست.
* نظر شیطان درباره حضرت علی(ع)
این کارشناس مسائل مذهبی خاطرنشان کرد: پیامبر اکرم از شیطان پرسید نظرت درباره علی بن ابیطالب، وصی من چیست؟ شیطان پاسخ داد یا رسولالله امکان دستیابی به علی وجود ندارد. این آدم از نظر ما دستنیافتنی است چون به پروردگار عالمیان متصل است و ما نمیتوانیم به او برسیم و من راضی هستم که او کاری با من نداشته باشد چرا که من طاقت یک لحظه دیدار او را ندارم چون نور الهی علی آنقدر قوی است که ما را دفع میکند.
حجتالاسلام انصاریان افزود: حضرت رسول فرمودند شیطان! رفقای تو در این دنیا چه کسانی هستند؟ شیطان گفت کسانی که پشتسر مردم غیبت میکنند و پایبند به نماز نیستند. حضرت فرمود همنشینان تو چه کسانی هستند شیطان گفت شرابخواران و همچنین تمام زناکاران در آغوش من هستند. پیامبر(ص) پرسید وکیلان تو چه کسانی هستند شیطان گفت وکیلان من کمفروشان، و خزانهداران من کسانی هستند که خمس و زکات خود را پرداخت نمیکنند.
وی گفت: پیامبر اکرم (ص) در ادامه پرسید شیطان! سرور و شادی تو در چیست شیطان پاسخ داد در این است که مردم قسم دروغ میخورند. حضرت فرمود چشم تو را چه چیزی کور میکند شیطان گفت کمکی که به مستمند در تنهایی میشود. پیامبر فرمود گوش تو را چه چیزی کر میکند شیطان گفت وقتی امت تو دستانشان را به سوی پروردگار بلند کرده و یا الله و یا رب میگویند.
* مسجد شیطان کجاست و چه کسانی مؤذن او هستند
این کارشناس مسائل مذهبی افزود: پیامبر (ص) از شیطان پرسید مسجد تو کجاست شیطان گفت بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد. حضرت فرمود با چه کسی هم غذا هستی شیطان گفت زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمیبرند. حضرت فرمود چه کسی پیش تو عزیز است، شیطان گفت کسی که دائم غرق در معصیت است و معصیت را برای لحظهای تعطیل و رها نمیکند.
وی ادامه داد: حضرت رسول از شیطان پرسید آیا تو مؤذنی هم داری شیطان گرفت کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند. حضرت فرمود شکار تو چیست شیطان گفت مردان چشم چران. پیامبر پرسید چه کسی را بیشتر از همه دوست داری شیطان گفت کسی که با اخلاق و زبانش آرامش یک جامعه و خانواده را برهم میریزد.
حجتالاسلام انصاریان گفت: پیامبر در ادامه از شیطان پرسید دام تو چیست، ابلیس گفت موی بیرون ریخته زنان و ادامه داد هر تار موی زن بیحجاب و بدحجاب دامی است برای یک مرد و به تعداد تارهای موی زنان من دام دارم. حضرت فرمود مردم را از چه کاری باز میداری شیطان گفت از کارهای خیر اما افرادی که با عالمان و صالحان در ارتباط بوده و از عبادت هم کم نمیگذارند زورم به آنها نمیرسد.
* شیطان از چه کسانی رضایت کامل دارد
وی اظهار داشت: پیامبر فرمود شیطان از چه کسی رضایت کامل داری شیطان گفت از زنانی که با روی و موی باز با لباس و پوشش خود جلب توجه کرده، با آرایش بیرون آمده و دین مردم را غارت میکنند. شیطان در حالی این سخنان را میگفت که آن زمان بدحجابی در شهر مدینه وجود نداشت.
* رضاخان با فرمان کشف حجاب، کمر 124 هزار پیامبر را شکست
حجتالاسلام انصاریان در خاتمه خاطرنشان کرد: یکی از اساتید امام راحل مرحوم آیتالله شاهآبادی است که بنده بیواسطه تربیتشدههای او را دیده بودم. میگفتند وقتی رضاخان زنان را با زور خود وادار به کشف حجاب کرد، مرحوم شاهآبادی بر بالای منبر گفت: رضاخان، این زندیق، با مسئله بیحجابی زنان کمر 124 هزار پیامبر را شکست و انبیاء را زمینگیر کرد.
خبرگزاری فارس دیشب این برنامه رو دیدم برا همین براتون گذاشتم
الهی که ما از اونایی نباشیم که مانع ظهور آقا هستن
?الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها ،
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهـُمَّ صَـلِّ عَلی مُحَـمَّد وَ آلِ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم?
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
جزء 20 از ص 382 تا ص401
ص 382 آیه 59 نمل
الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفى
ستایش مخصوص خداست ; و سلام بر بندگان برگزیده اش!
ص 382 آیه 62 نمل
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ
یا کسى که (دعاى) مضطر را هنگامى که او را بخواند اجابت مى کند و ناراحتى (او) را برطرف مى سازد،
ص 387 آیه 16 قصص
رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی
پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم; مرا بیامرز
ص 387 آیه 17 قصص
رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیراً لِلْمُجْرِمِینَ ?17?
پروردگارا! به شکرانه نعمتى که به من دادى، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود?17?
ص 387 آیه 21 قصص
رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمِینَ ?21?
پروردگارا! مرا از این قوم ستمکار رهایى بخش?21?
ص 388 آیه 22 قصص
عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنِی سَواءَ السَّبِیلِ ?22?
امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند. ?22?
ص 388 آیه 24 قصص
رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ ?24?
پروردگارا! به هر خیر و نیکى که تو بر من فرو فرستى نیازمندم?24?
ص 393 آیه 70 قصص
وَ هُوَ اللهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولى وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ?70?
و او خداى یگانه است که هیچ معبودى جز او نیست; ستایش تنها براى اوست در این جهان و در جهان دیگر; حاکمیّت (نیز) از آن اوست; و همه شما به سوى او باز گردانده مى شوید. ?70?
ص 399 آیه 26 عنکبوت
إِنِّی مُهاجِرٌ إِلى رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ?26?
من به سوى پروردگارم هجرت مى کنم به یقین او توانا و حکیم است. ?26?
ص 399 آیه 30 عنکبوت
رَبِّ انْصُرْنِی عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِینَ ?30?
پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یارى فرما. ?30?
?الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها عجل لولیک الفرج...?
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...?
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
جزء 19 از ص 361 تا ص381
ص 365 آیه 65و66 فرقان
رَبَّنَا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً ?65?
إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقاماً ?66?
«پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، که عذابش سخت و پر دوام است . ?65?
به یقین جهنم، بد جایگاه و بد محلِّ اقامتى است!» ?66?
ص 366 آیه 74 فرقان
رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً
پروردگارا! همسران و فرزندانمان را مایه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را پیشوایى براى پرهیزگاران گردان.
ص 369 آیه51 شعرا
إِنّا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنا رَبُّنا خَطایانا
ما امیدواریم که پروردگارمان خطاهاى ما را بیامرزد
ص 370 آیه62 شعرا
کَلّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ
چنین نیست! به یقین پروردگارم با من است، بزودى مرا هدایت خواهد کرد
ص 370 آیه83و84 شعرا
رَبِّ هَبْ لِی حُکْماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصّالِحِینَ
پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن
ص 371 آیه84و85و87شعرا
وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ 84
وَ اجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ 85
وَ لا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ 87
و براى من در میان امّتهاى آینده، نام نیکى قرار ده84
و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان85
و در آن روز که مردم برانگیخته مى شوند، مرا شرمنده و رسوا مکن87
ص 372 آیه 117و118 شعرا
رَبِّ إِنَّ قَوْمِی کَذَّبُونِ117
فَافْتَحْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ فَتْحاً وَ نَجِّنِی وَ مَنْ مَعِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ118
پروردگارا! قوم من، مرا تکذیب کردند117
اکنون میان من و آنها جدایى بیفکن; و مرا و مؤمنانى را که با من هستند رهایى بخش118
ص 374 آیه 169 شعرا
رَبِّ نَجِّنِی وَ أَهْلِی مِمّا یَعْمَلُونَ
پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اینها انجام مى دهند رهایى بخش.
ص 378 آیه 15 نمل
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلى کَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ
ستایش مخصوص خداوندى است که ما را بر بسیارى از بندگان مؤمنش برترى بخشید.
ص 378 آیه 19 نمل
رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبادِکَ الصّالِحِینَ
پروردگارا! شکر نعمتهایت را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى به من الهام کن، (و توفیق ده) تا عمل صالحى که موجب رضاى توست انجام دهم، و مرا به رحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن
ص 380 آیه 44 نمل
رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ
پروردگارا! من به خود ستم کردم; و (اینک) با سلیمان به خداوندى که پروردگار جهانیان است اسلام آوردم.
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها عجل لولیک الفرج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
التماس دعا
سلام
برم سر اصل مطلب:
از بعد نیمه شعبان و حرفهای رائفی پور مبنی بر اینکه برا ظهور آقا بگید: الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها، ذهنم درگیره که چرا این قسم...
درگیه این خانم بزرگوار که بعد از 23 سال هنوز خوب نشناختمش
چه ایراد بزرگی داریم ما مسلمونای شناسنامه ای
خدارو شکر و الحمدالله که آفتاب در حجاب و پدر، عشق پسر رو خوندن(کتابای سید مهدی شجایی)
تولد حضرت زینب سلام الله علیها: سال 6 هجری قمری
نام: زینب یا مأخوذ از «زَنِبَ» است از باب «فَرِحَ» یعنی فربه شد. و یا این که به اصل خود باشد به معنی درخت خوش بوی نیکو منظر،(1) و یا این که "زین أب" بوده است، یعنی زینت پدر.
نام حضرت زینب علیهاالسلام بنابر پنج حرف که زین أب باشد بدین معناست:
«الف» اشاره به احمد؛ «نون» کنایه از حسن علیهالسلام؛ «یا» اشاره به حسین علیهالسلام؛
چون این مخدّره از کمالات هر یک از پنج تن آل عبا نصیبی برده
اجمال معانی ذکر شده همان زینت پدر بودن است
چرا که دختری که دارای این همه کمالات باشد نه تنها زینت پدر بلکه زینت عالم است
و روا است که به وجود همچون فرزندی، مباهات نماید و دیده عالم به چنین نفوس قدسیّه و انوار الهی روشن و منوّر است.
برمیگردیم عقب از عاشورا، ماه رمضان، ضزبت پدر...
نه بریم قبل تر...:)
شهادت حضرت خانم (حضرت زهرا علیها السلام)...
خب، همه چی از 5 سالگی شروع شد، غم از دست دادن مادر و عهده دار بودن زندگی پس از مادر:)، سال 11 هجری قمری
29 سال بعد پدر به شهادت رسید و... سال 40 هجری قمری
21 سال بعد واقعه عاشورا، سال 61 هجری قمری
تحمل این همه رنج و سختی برای یه زن؟؟؟
چطور ممکنه زنی انقدر صبور باشه...!
و بعد در نهایت آرامش " ما رایت الا جمیلا"
بازم فکر ...
درسته، این قسم حق ...
پس الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها، عجل لولیک الفرج...
التماس دعا
حسین به صورتت آب مى پاشد و پیشانى ات را بوسه گاه لبهاى خویش مى کند. زنده مى شوى و نواى آرام بخش حسین را با گوش جانت مى شنوى که :
آرام باش خواهرم ! صبورى کن تمام دلم ! مرگ ، سرنوشت محتوم اهل زمین است . حتى آسمانیان هم مى میرند. بقا و قرار فقط از آن خداست و جز خدا قرار نیست کسى زنده بماند. اوست که مى آفریند، مى میراند و دوباره زنده مى کند، حیات مى بخشد و برمى انگیزد.
جد من که از من برتر بود، زندگى را بدرود گفت . پدرم که از من بهتر بود، با دنیا وداع کرد. مادرم و برادرم که از من بهتر بودند، رخت خویش از این ورطه بیرون کشیدند. صبور باید بود، شکیبایى باید ورزید، حلم باید داشت ...
تو در همان بى خویشى به سخن درمى آیى که :
برادرم ! تنها زیستنم ! تو پیامبرم بودى وقتى که جان پیامبر از قفس تن پرکشید. گرماى نفسهاى تو جاى مهر مادرى را پر مى کرد وقتى که مادرمان با شهادت به عالم غیب پیوند خورد. تو پدر بودى براى من و حضور تو از جنس حضور پدر بود وقتى که پرنده شوم یتیمى برگرد بام خانه مان مى گشت .
وقتى که حسن رفت ، همگان مرا به حضور تو سر سلامتى مى دادند. اکنون این تنها تو نیستى که مى روى ، این پیامبر من است که مى رود، این زهراى من است ، این مرتضاى من است ، این مجتباى من است . این جان من است که مى رود.
با رفتن تو گویى همه مى روند. اکنون عزاى یک قبیله بر دوش دل من است ، مصیبت تمام این سالها بر پشت من سنگینى مى کند. امروز عزاى مامضى تازه مى شود. که تو بقیة الله منى ، تو تنها نشانه همه گذشتگانى و تنها پناه همه بازماندگان ...
حسین اگر بگذارد، حرفهاى تو با او تمامى ندارد. سرت را بر سینه مى فشارد و داروى تلخ صبر را جرعه جرعه در کامت مى ریزد:
خواهرم ! روشنى چشمم ! گرمى دلم ! مبادا بى تابى کنى ! مبادا روى بخراشى ! مبادا گریبان چاک دهى ! استوارى صبر از استقامت توست . حلم در کلاس تو درس مى خواند، بردبارى در محضر تو تلمذ مى کند، شکیبایى در دستهاى تو پرورش مى یابد و تسلیم و رضا دو کودکند که از دامان تو زاده مى شوند و جهان پس از تو را سرمشق تعبد مى دهند.
راضى باش به رضاى خدا که بى رضاى تو این کار، ممکن نمى شود.
قسمتی از کتاب آفتاب در حجاب
آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساکن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل کردند:
در ایامی که در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا کردم و متوجه مقام حضرت صاحب الأمر علیه السلام شدم.
در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود: به شیعیان و دوستان بگویید که خدا را به حق عمه ام حضرت زینب علیهاالسلام قسم دهند، که فرج مرا نزدیک گرداند.
ستاره ی درخشان شام ص 330، به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج 1، ص 251.
الهی به حق عمه اش زینب سلام الله علیها عجل لولیک الفرج...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دل نوشت: حیف نیست که آدم دختر دار بشه و اسمش رو زینب نذاره؟؟؟
دل نوشت: حیف نیست که آدم پسر دار بشه و اسمش رو محمد حسین نذاره؟؟؟